محسن صنوبری مرد خوشنام و با اخلاق ورزش استان دلنوشته خود را به هادی رضایی تقدیم کرد.
محبت و مهربانی ، مرز و دیوار و حصار ندارند
هر جا مهر هست عشق هم هست
و گاهی اوقات قلبها ، جای چشمها رو میگیرند، و شاید کسی رو سالها نبینی و خیلی همکلام باهاش نشی ،
ولی احساس خوبی نسبت بهش داری
و من هدیه ای ارزشمند ، در زمانی با ارزش و به جا ، از انسانی به تمام معنا گرفتم
لباس سرمربی تیم والیبال نشسته ایران ( هادی اقا رضایی ) که هشتمین قهرمانیش را در پاراالمپیک پاریس کسب کرده بود
لباسی از یک شخص متفاوت ،
از یک رشته ورزشی متفاوت
و قطعا این لباس بزرگترین افتخار اجتماعی است که بهانه ای برای مهربانی کردن بین آدمهاست
و من سرخوش ومسرورم
و میدانم که امشب در نبرد بین سرطان و من
سرطان چقدر غمگین است
امشب به حلقه ی آدمهای انسان ، اطراف من که خیلی تعدادشون زیاد است ، مربی و استادی انسان اضافه شد
و من با داشتن لباس قهرمان پاراالمپیک ، با دلی گرم و خاطری جمع و انگیزه ی فراوان از فردا به جنگ با بیمازی میرم و از الان منتظر شیمی درمانی جلسه پنجاه و سوم و هر دردی و هر مشکلی هستم
محسن صنوبری - مهر ماه 1403